مهدیا

  • خانه 
  • حضور در جمع غافلین علت یاس از رحمت خدا 
  • تماس  
  • ورود 

گفت و شنود

20 تیر 1395 توسط خدايار

 

گفت: آقای دکتر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان گفته است؛ از برجام چیزی عایدمان نشده و آمریکایی‌ها دبه کرده‌اند و به تعهدات خود عمل نمی‌کنند.
گفتم: هم حرف حساب زده و هم تمامی اخبار و شواهد نشان می‌دهد که امتیازات نقد را داده‌ایم و حتی وعده نسیه هم نگرفته‌ایم. اما آقای صالحی دفعه قبل هم که همین اظهارات را مطرح کرده بود به ایشان گفته بودند شما که وزیر خارجه یا رئیس کل بانک مرکزی یا وزیر اقتصاد نیستید!
گفت: اتفاقاً ایشان با اشاره به همان ماجرا گفته است؛ نگوئید من وزیر خارجه یا وزیر اقتصاد یا رئیس بانک مرکزی نیستم، حداقل من 40 سال است که استاد دانشگاه هستم.
گفتم: هر آدم عاقلی می‌تواند بفهمد که آمریکا دبه کرده و برجام دستاوردی نداشته است. چه رسد به آقای دکتر صالحی که 40 سال است استاد دانشگاه است و رئیس سازمان انرژی اتمی نیز هست و وزیر خارجه هم بوده است و اصلاً اظهار نظر درباره برجام بخشی از مسئولیت ایشان است.
گفت: چه عرض کنم؟! مثل اینکه قرار نیست هیچکس علیه برجام حرفی بزنه!
گفتم: یارو به کسی که بهش انتقاد می‌کرد گفته بود؛ شما برای من خیلی قابل احترام هستی اما خواهش می‌کنم وقتی می‌خواهی با من حرف بزنی دهنت را ببند!

 نظر دهید »

وقتی شهید شدم

20 تیر 1395 توسط خدايار

روزی به بهشت رضا رفته بودیم، وقتی چشمش به مزار شهدا افتاد، گفت: - «چه قدر لذت داره که انسان در راه خدا شهید بشه و او را در بهشت رضا دفن کنند. وقتی شهید شدم من را همین جا دفن کنید.»

روز آخرین اعزام غسل شهادت کرد و منطقه رفت.
***
امروز مزارش در بهشت رضاست.
*خاطره‌ای از شهید گلمکانی
*راوی: همسر شهید

او که مثل هیچ کس نبود
از همه نظر با دیگران فرق داشت؛ از لحاظ صحبت کردن، مهرباني و خیلی چيزهاي ديگر.
اما خودش همیشه می‌گفت:
- «من هيچ فرقي با ديگران ندارم؛ همه محبت دارند، ولي طرز استفاده و اظهار آن را نمی‌دانند. می‌دانم که با محبت کردن مثمرثمر خواهم بود و می‌توانم روي دیگران تأثیر بگذارم. پس چرا از آن دريغ کنم؟»
یک بار از دکتر بهشتي سؤال کرده بود:
- «تکليف ما در برخورد با مخالفينی چون بي‌حجاب‌ها چيست؟ آيا باید با آنها قطع رابطه کنيم؟»
ايشان جواب داده بودند:
- «اگر می‌توانید روي آنها تأثیر مثبت بگذاريد و از آنان تأثیر منفي نگيريد، بايد ارتباط داشته باشيد.»
***
وقتي محمد‌طاهر شهيد شد، خيلي از همين مخالفين می‌گفتند:
- «حالا فهميديم او بر حق بوده و ما اشتباه می‌کرديم.»


 نظر دهید »

تبعید به ایران شهادت در بستان

20 تیر 1395 توسط خدايار

شهید «محمدحسین تسخیری» در یک خانواده مذهبی و روحانی در شهر مقدس نجف اشرف به دنیاآمد . پدر ایشان مرحوم حضرت آیت‌الله شیخ علی‌اکبر تنکابنی تسخیری که بیش از 80 سال در کسوت لباس روحانیت در خدمت تبلیغ مذهب اهل‌بیت عصمت و طهارت در شهر رامسر و اطراف آن مشغول بود و مادر شهید تسخیری علویه امامی که از سادات معروف (امام جمعه) اصفهان بود. وی سال 1349ه .ش توسط حکومت بعث دستگیر و پس از چند ماه تحمل زندان و شکنجه از عراق اخراج و به ایران تبعید و ساکن شهر مقدس قم شد . «محمدحسین» در یک خانواده 11 نفره زندگی می‌کرد و مغازه خیاطی او تنها منبع در آمد و امرار معاش تمام اعضای خانواده بود و حتی پس از ازدواج این وضعیت نیز ادامه داشت تا سایر اعضای خانواده که اکثرا پسر بودند بتوانند به درس و تحصیل خود ادامه دهند . با شروع جنگ کار خود در مغازه خیاطی را رها کرد و به جبهه رفت. او یکی از مسئولین پادگان در اهواز بود و عمده فعالیت‌هایش کمک به رزمندگان عراقی که در کنار رزمندگان سپاه و بسیج می‌جنگیدند بود. «تسخیری» بالاخره به آرزوی خود رسید و در عملیات طریق‌القدس (فتح بستان) در کنار پل معروف شهر بستان بر اثر اصابت ترکش گلوله تانک در تاریخ 9/9/1360 و در سن 35 سالگی به شهادت رسید و به لقای معشوق خود شتافت.البته چند روز بعد از شهادت آن شهید عزیز فرزند چهارم او نیز به دنیا آمد. او در بین همکاران خود خیلی دوست داشت به دیگران کمک کند. به طوری که برای خیلی از دوستان و جوانانی که تازه قدم به بازار می‌گذاشتند و نیاز به سرمایه اولیه کار داشتند جهت کمک به آنها از صندوق بازار تهران برای دوستان نیازمند خود وام می‌گرفت و ضمانت آنها را نیز به عهده می‌گرفت.

یادی ازیک شهید

 نظر دهید »

مبارزه با مفاسد اقتصادی

20 تیر 1395 توسط خدايار

 

تردیدی در این نیست که فسادهای اخیر مالی در کشور که مباحث مختلفی را در پی داشت از یک سو حاکی از وجود آسیب جدی در عرصه «انضباط مالی» در بین مدیران کشور هستیم و از سوی دیگر حساسیت عمومی و بخصوص حساسیت دستگاههای مختلف نسبت به چنین پدیده مخربی نشاندهنده «حیات اجتماعی» و وجود «فرصت» رفع پلشتی‌هایی از این نوع می‌باشد. آنچه در این میان اهمیت ویژه‌ای دارد و نهایتاً تعیین کننده «آسیب‌جدی» و یا «فرصت مناسب» می‌باشد، «دنبال‌گیری» موضوع- با تعبیری که رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه‌های اخیر عید فطر بیان فرمودند است. اما این دنبال‌گیری چگونه باید باشد؟ در این بین نکاتی وجود دارند:
1- هیچ چیز نباید اهمیت و تأثیر مخرب فسادهایی از این قبیل را تحت‌الشعاع قرار دهد نباید عده‌ای به نام حفظ آبروی نظام جمهوری اسلامی و با قیافه‌ای مصلحانه، مفسدان اقتصادی را که در هر جا باشند - در حالتی خوشبینانه- جز به منافع خود نمی‌اندیشند، از دنبال‌گیری مسئولان و دستگاههای ذی‌ربط برهانند. متأسفانه در گوشه و کنار اظهارنظرهای مختلفی ناظر بر محدود نگه داشتن دایره اعلامی مفسدین و محدود نگه داشتن دامنه پیگیری‌ها شنیده می‌شود. بعضی از موضع دلسوزی می‌گویند دنبال‌گیری فساد اقتصادی مدیران، در نهایت بی‌اعتمادی به نظام است و یا، ماجرا را جناحی! ارزیابی می‌کنند! این در حالی است که از یک طرف جناحی دیدن بحث مفاسد اقتصادی از اساس نادرست است. کما اینکه افشای مفاسد اخیر جنبه جناحی نداشته است مهمترین دلیل آن هم این است که تقریباً همه جریاناتی که در درون نظام فعالیت می‌نمایند، اقدام برخی مدیران بانکی و بیمه‌ای کشور در دریافت حقوق‌های نجومی محکوم کرده‌اند. از طرف دیگر اگر چنانچه در مبارزه با سوء استفاده‌های مالی جزیره‌ای عمل شود و جناح‌های سیاسی به گروکشی روی بیاورند و مبنا محدود نگه داشتن دایره «اقدام» باشد، در این صورت در عمل اتفاقی نمی‌افتد جز اینکه چند مدیر برکنار می‌شوند و معاونین آنان جای آنان را می‌گیرند بدون آنکه در اصل موضوع که اعاده حقوق مردم و ممانعت از چنین روند زشتی است، تغییری روی دهد. در روزهای اخیر تلاش زیادی شد تا با به میان کشیدن دروغین چند عنصر فعال در عرصه افشای حقوق‌های نجومی عملاً روند پیگیری پرونده و مطالبه در موارد دیگری که هنوز در محاق قرار دارند، را متوقف کنند.
2- دستگاههای مسئول کجا بودند که این اتفاقات افتاده است؛ حضرت آیت‌الله موحدی کرمانی در خطبه‌های دو روز پیش نماز جمعه به حق این سؤال را مطرح کرد که اینکه چنین فیش‌های نجومی وجود داشته باشد، یک مسئله است اما مسئله مهمتر این است که در این روند ناسالم چرا دستگاههای عریض و طویل نظارتی کشور کاری نکرده‌اند و مانع چنین چیزی نشده‌اند؟ در این میان اولین پاسخگو باید دولت باشد چرا که در دولت سازمان‌ها و شوراهایی وجود دارند که باید به موقع ورود کنند و مانع این روند شوند. متأسفانه مقامات دولتی عمدتاً با انتساب نقطه آغاز این روند به دولت قبل سعی در توجیه موضوع و شانه خالی کردن از مسئولیت داشتند و تنها پس از فشار شدید افکار عمومی تا حدی پای کار آمدند و تعداد اندکی از متخلفان و مفسدان را از کار برکنار کردند در حالی که باید از موضع مدعی وارد شده و مجازات شدید مفسدین و اعاده حقوق بیت‌المال را خواستار می‌شدند. مسئولیت بعد متوجه قوه قضائیه است اینکه قوه قضائیه پس از افشای مفاسد و حقوق‌های نجومی به محکوم کردن آنچه رخ داده، پرداخت در جای خود قابل تقدیر است اما این با آنچه که اقتدار، اختیارات و مسئولیت‌های قوه قضائیه اقتضا می‌کند فاصله بسیار دارد. در قوه قضائیه دستگاههای مختلف وجود دارد و بیش از همه مسئولیت متوجه سازمان بازرسی کل کشور است. همه شواهد و قرائن بیانگر آن است که قوه قضائیه در طول دورانی که این مفاسد جریان داشته یا در بی‌خبری محض بوده و یا در عین خبر، حالت انفعالی داشته است. تنها خبری که از واکنش قوه قضائیه در دست است، تذکر شفاهی! رئیس فعلی سازمان بازرسی کل کشور به یکی از مقامات دولتی در عدم به کارگیری یکی از افرادی که اخیراً برکنار شده است. خب قوه قضائیه چه در مقام مدعی‌العموم و چه در مقام سازمان بازرسی کل کشور موظف بوده روند مالی در بخش بانکی و بیمه‌ای و بقیه بخش‌ها را به دقت زیرنظر داشته باشد و با گزارش به موقع و اصرار بر موضع خود جلوی این روند را بگیرد.
به میزان زیادی مجلس نیز در این موضوع مسئول بوده است. دیوان محاسبات کشور دستگاه عریض و طویلی است و متشکل از 12 گروه مستشاری می‌باشد و سالانه بودجه هنگفتی هم می‌گیرد. خاموش بودن همه 12 چراغ دیوان در زمان وقوع تخلفات گسترده جای سؤال جدی و مهم‌تر از سؤال، جای مؤاخذه جدی دارد. دیوان محاسبات مجلس که در دوره‌هایی موفقیت‌های خوبی هم داشت، چرا در این موضوع و به طور کلی در موضوعات مالی مرتبط به دولت یازدهم به کلی مسئولیت خود را وانهاده است. سؤال دیگر از هیئت رئیسه و شخص رئیس مجلس است که چرا نسبت به خاموش بودن چراغهای دیوان محاسبات هیچ واکنشی نداشته‌اند؟ و در مورد قوه مقننه سوال مهم دیگر متوجه آحاد نمایندگان مجلس است که باید در مبارزه با مفاسد با دقت عمل می‌کردند و با نظارت بر دستگاه‌های مختلف مانع وقوع چنین مفاسدی می‌شدند که نشده‌اند البته در این میان تعداد انگشت‌شماری از نمایندگان مجلس در طول ظرف زمانی سالهای اخیر که این مفاسد به وقوع پیوسته است، واکنش‌هایی داشتند ولی عمومیت و شدت آن به اندازه‌ای نبوده که از وقوع چنین پدیده‌هایی مانع شود.
با توجه به تاکیدات پی در پی رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر اهمیت مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، کوتاهی کمیسیون‌های تخصصی و هیئت رئیسه مجلس به هیچ ‌ وجه قابل اغماض نیست. امروز واکاوی علت خاموش بودن چراغهای نظارتی مجلس می‌تواند مانع تداوم و تکرار غفلت مجلس شود و به هیچ‌وجه این مطالبه نباید به معنای عقده‌گشایی نسبت به مجلس تعبیر شود.
3- می‌توان احتمال جدی داد که ما با وجود سازمان‌های مختلف نظارتی با ضعف و نقص قانون هم مواجه باشیم و نیز ممکن است در دایره قدرت و مسئولیت نهادهایی نظیر سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات کشور و آنچه در مسئولیت دستگاه‌های دیگری نظیر وزارت اقتصاد و بانک مرکزی در این موارد آمده است، خلل و فرج‌هایی وجود داشته باشد. به نظر می‌آید برای شناسایی دقیق ضعف‌های قانونی و ساختاری دسترسی‌های ذی‌ربط مجامع نخبگی و به خصوص دانشگاه‌ها و رسانه‌های کشور مسئولیت اول را بر دوش داشته باشند در مرحله بعد نمایندگان مجلس می‌توانند با تشکیل کمیسیون یا کارگروه ویژه تخصصی - به شرط آنکه با بدنه کارشناسی کشور مرتبط باشند - نقاط آسیب و مشکل قانون و سازمان‌ها را بررسی کرده و با تهیه طرحی جامع و تصویب آن روند جدیدی در عرصه مدیریتی کشور پدید آورند. سوابق نشان می‌دهد که چشمه کارشناسی مجلس و دولت در هنگام تصویب قوانین ضعیف است و مهمتر از آن عقل نظارتی مجلس در اکثر موارد معیوب بوده است این در حالی است که منهای صدها کارشناسی که در بخش‌های مختلف به مجلس وصل هستند و ماهانه بودجه زیادی صرف آنان می‌شود، خود نمایندگان مجلس هم ظرفیت کارشناسی بسیار خوبی دارند جمع این دو و نیز هزاران کارشناس بیرونی که بدون توقع حاضر به همکاری با نمایندگان مجلس هستند این امکان را به نمایندگان می‌دهند تا با بازتعریف سیستم نظارتی و با آسیب‌شناسی قوانین موجود وضع جدیدی را در کشور پدید آورند.
4- دست آخر باید دانست که ریشه مفاسدی از نوع آنچه در روزهای اخیر فقط بخش کوچکی از آن افشا شد و در معرض رویت افکار عمومی قرار گرفت، در مقوله مهمتری یعنی «روحیه اشرافی‌گری» است. این نوع سوءاستفاده‌ها که در دولت سازندگی حتی توجیه دروغین عقیدتی هم به خود می‌گرفت، به مرور در لایه‌های مدیریتی کشور رسوخ پیدا کرد و فرموله گردید. وقتی رئیس یک دستگاه رسمی می‌گوید: «حقوق یک رئیس کل بانک در بخش خصوصی ماهانه 170 میلیون تومان است، من چطور می‌توانم چنین مدیری را با حقوق 15 میلیون تومان در بانک دولتی به کار بگمارم» در واقع معلوم می‌شود که از نظر او و مدیری که توسط او در یک بانک به کار گمارده می‌شود، بانک دولتی نه یک امانت نظام مقدس که یک بنگاه صرفا مادی است که رقابت بر سر دریافت حقوق کلان‌تر یک مقوله قابل قبول اقتصادی است! در اینجا از آن مقام مسئول باید پرسید آیا در هزاران عنصر متخصص رشته بانکداری‌ ما به اندازه 100 نفر عنصر متدین مردمی نداریم که سررشته این بانک‌ها را در دست بگیرند و پاس مسئولیت در نهادهای نظام مقدس جمهوری اسلامی را داشته باشند؟ اگر نظام دانشگاهی ما از بین سالانه حدود یک میلیون دانشجوی فارغ‌التحصیل نمی‌تواند 1000 عنصر متخصص متعهد تحویل مردم دهد و با آن مناصب کشور که امانت مردم هستند، اداره شود که قابل قبول نیست. این در حالی است که با همه کاستی‌هایی که در نظام آموزش عالی کشور وجود دارد، در عمل هم سالانه هزاران و دهها هزار عنصر متدین متخصص در بخش‌های مختلف از دانشگاه وارد جامعه می‌شوند اما البته سیستم بیمار اداره کشور از بکارگیری آنها اجتناب می‌کند که باید برای این فکری کرد. پس کشور در مقابله با فسادهای مالی ضعف ندارد و در متن خود توانایی جدی برای اصلاح دارد مهم به کارگیری این توانایی است.

 نظر دهید »

 یوسف پیامبر(ع) و اقتصاد مقاومتی

20 تیر 1395 توسط خدايار

 

ازسریال تا….
تفاوت اصلی فیلمهای اصیل و استخوان محکم با فیلمهای سفارشی این است که مخاطب فیلمهای اصیل، متن جامعه و مردم است و مخاطب سفارشی‌ها، بنگاه‌های سیاسی یا اقتصادی و در حالت دیگر آن، جشنواره‌هایی که فقط به فیلم‌های سیاه‌نما نمره قبولی می‌دهند. این قانون نانوشته آنان است که هرچه سیاهی بیشتر باشد جایزه بزرگ‌تر می‌شود و هرچه بدبختیها را بزرگ‌تر نشان دهند بیشتر جایزه می‌برند و مورد حمایت‌ترند. تفاوت دیگرشان فیلم‌نامه‌هاست که گویای پختگی و وزانت است. نخبگان می‌شناسند و مردم تمیز می‌دهند فیلم‌نامه امثال یوسف پیامبر، مختارنامه، محمد رسول‌الله و … را با سری‌دوزیهای جشنواره‌ای و سریالهای ماهواره‌ای. آنچه حقگو و واقع‌نماست، متفاوت است با آنچه جعل قهرمان کرده و تاریخ‌سازی می‌کند. که آن سره است و این ناسره. آنچه بر فضایل انسانی تأکید می‌کند و بر حفظ و گسترش خوبی‌ها و نیکی‌ها تأکید دارد و در محکمه افکار عمومی پلیدی را محاکمه می‌کند تفاوت دارد با آنچه که دائما از غصه‌های بی‌حاصلِ حاصل از خیانتها و هوسهای زودگذر و مادون آدمی می‌گوید و سوءظن گسترش می‌دهد و منکر رواج می‌دهد. که آن نجیب است و این نانجیب.
مجموعه یوسف و امثال آن است که از بهترین داستانها و بهترین آدمها سخن می‌گوید و از روابط آنان با جامعه می‌گوید و از کارشکنی بدها و بدترین‌ها حکایت می‌کند. در مجموعه فاخر یوسف در کنار یوسف که مظهر پاکی و نجابت انبیاء و حقیقت آدمی را نمایانگر است، افراد دیگری هستند که نمی‌شناسندش و تنها شیفته ظاهر اویند و وقتی به او نزدیک می‌شوند و رایحه فضایل را از وجود پاکش حس می‌کنند، به یاد اصل خویش می‌افتند و باز می‌جویند روزگار وصلشان با خدا را. دل و جان به او می‌بازند و در کنارش می‌مانند. از سیاه گرفته تا سفید، از ثروتمند گرفته تا درویش و از خرد و کلان گرفته تا زن و مرد، همگی به آستان او که در این مجموعه نماینده پیامبران است دلبسته می‌شوند. چون مالک، ترک تجارت می‌کنند و در فراقش 20 سال در شهر یوسف معتکف می‌شوند و چون زلیخای پشیمان، ترک هوس می‌کنند و یکتاپرست می‌شوند. یعقوب نبی 30 سال در فراقش مویه می‌کند و موی سفید می‌کند و چشم به راه یوسف می‌گذارد و عمر می‌بازد و دیگران هر یک به گونه‌ای.
در مقابل یوسف نیز گروه‌هایی هستند که مخالف اویند. سرسختند و لجوج و در برابر خدا کنودند1 و با صالحان عنود. ثروتمندانی شکم‌باره که بر بالش قدرت لمیده‌اند و عمده آنان بت‌تراشانی‌اند که خود بت شده‌اند. پروار شده از بیت‌المال و پرورده در ناز و نعمت. مملکت را ملک طلق خود می‌دانند و از آنِ حلقه دور خویش. کاری جز فریفتن و فتنه‌گری ندارند و در هوچی‌گری استادند. متفرعنانی که مغرورند و جاه‌طلب و به وقت نیاز مظلوم‌نمایند و تظلم می‌کنند. قدرت‌طلبند و زیاده‌خواه. از بیت‌المال هرآنچه خود و کسانشان خواهند، خوارند. هرآنچه از زمین‌های مرغوب و سرمایه‌های ملی است را به نام خود دارند و مال مردم را مال خود می‌دانند. علی رغم آنکه خود را نزدیک حاکم می‌کنند و از مردم می‌گویند، با عملشان می‌گویند که نه علاقه‌ای به حاکمیت صالحان دارند و نه اعتقادی به مردم. در موقع لازم بازی را بر هم می‌زنند و علیه حاکم دسیسه می‌چینند و بر جمهوریت می‌شورند و در موقع لزوم خود را وارد بازی می‌کنند و در پشت مردم پنهان می‌شوند. دروغگویند و دورو. در ظاهر ارادت دارند و در باطن عداوت. کمِ خود را زیاد می‌نمایانند و زیاد یوسف را کم. با یوسف صدیق دشمنند و با هرکسی که بویی از صداقت و سلامت یوسف دارد و با آنان که ریگی در کفش دارند، ندارند. در خلوت توطئه می‌کنند و در جلوت تبری می‌جویند.
این تعلیق و داستان جذاب همانی است که درد امروز و حکایت حال ماست. مگر در این انقلاب اسلامی مظلوم که چون یوسفی در میان حکومتهای جهان است، کم بودند و هستند یوسفانی که به تیر تهمت و تخریب و توطئه و تکفیر به شهادت رسیدند و یا تن به خاک سپردند و یا برای نظام آبرو دادند. برای جوانان امروز چند مطهری و مفتح و بهشتی باید مثال زد تا بدانند که ما برای بوسیدن خاک سر قله‌ها، چه خطرها کرده‌ایم و برای آیندگان چگونه باید از حضرات آفتاب و ماه مثال زد تا بدانند رهبران واقعی این مملکت برای آنکه ایران خانه خوبان شود، چه خون دلها خورده‌اند و رنج دوران برده‌اند. خدا سلحشور را بیامرزد که این‌گونه برایمان از پیامبران می‌گفت و ما را به فکر می‌برد تا قدر یوسف بدانیم و بدانیم یوسف کنعانی اگر که مصر آباد می‌کرد، یوسف حجازی اگر بیاید جهانی را آباد می‌کند. این کار سلحشور، دنیایی می‌ارزد. اگرچه آنان که وظیفه دارند قدر بشناسند، نشناسند. و اگرچه هیچ وزیر و وکیل و مدیری که دائما به دنبال عکس گرفتن با بیماران خاص هم‌طیف خود هستند و مدعی هنر برای هنر، از او عیادت نکنند. مهم نیست. کاری که برای خدا باشد مثل کار سلحشور مورد رغبت جهانیان است.
کار برای خدا مثل کار یوسف است. پربرکت و ماندگار. اصولی و مدبرانه. و تدبیر آن است که یوسفان دارند. نه هر که سر بتراشد قلندری داند. اکنون نیز اگر بخواهیم عزتمندانه زندگی کنیم و به تکالیفمان عمل کنیم و اگر بخواهیم از گردنه‌ها به سلامت سفر کنیم و پا نلغزانیم، باید به شیوه حکیمان عمل کنیم. راه و چاره همان است که از قرآن و سنت پیامبران است. اگر معتقد باشیم که قوانین تاریخ تکرارپذیر است باید بدانیم که هیچ قومی طعم عزت را نچید مگر آنکه به خود متکی شد و دست به زانوی خود گرفت و برخاست. با مردم خویش از سر صداقت وارد شد و چشم از غریبه به خودی دوخت و به دشمن اعتماد نکرد. این سخنان، برگرفته از رفتار خورشید انقلاب است که به ما استقلال را آموخت و اینکه خودکفا شویم. اگر مشکل عمده یوسف مصر، داخلی بود، ما از اول انقلاب، هم مشکل داخلی داشتیم و هم خارجی ولی با این‌حال همان‌گونه که پیغمبر خاتم در مورد ایرانیان گفته بود، به قله‌های علم و دانش که در روزگار ما نانو و فضاست دست یافتیم و هنوز در مسیریم که این پیام انقلاب بود.
ایرانیان به علوم مورد نیاز و مهم دوران دست یافتند و خود را بالا کشیدند و عیار نسل انقلابی را به همگان نشان دادند و نشان خواهند داد که اگر با بی‌تدبیری و غفلت، قلب رآکتوری بتونی شد ولی قلب دانشمندان این خاک و بوم برای فتح قله‌ها هنوز می‌تپد و خواهد تپید و مشکلات را حل خواهد نمود و چاره تمام این مشکلات اعتماد به ایرانی و کار جهادی است. اگرچه در ایران امروز ما کسانی هستند که به برکت انقلاب و خون شهدا، سالیان درازی است مسند و منصبی را گرفته‌اند ولی با این حال پیام انقلاب را نفهمیده‌اند همان‌گونه که از اسلام نیز نگاه عمیقی ندارند و فکر می‌کنند اسلامی که برای ناخن گرفتن برنامه دارد، اقتصاد را واگذارده و فراموش کرده است. فکر می‌کنند جوانانی که اتم شکافتند و رآکتور ساختند نمی‌توانند مدیریت کنند و باید از مدیران غربی گدایی کرد. سلیقه‌ای عمل می‌کنند و به صندلی مسئولیت خود که باید برایش پاسخگو باشند، به چشم کرسی ریاست می‌نگرند.
این افراد جا مانده در تاریخ، به گونه‌ای رفتار می‌کنند که رهبر انقلاب باید پس از این همه سال وظایف آنها را شرح فعالیت و اقدام دهد. سال95 سال اقتصاد مقاومتی است و صد البته با تخصیص اقدام و عمل. نه اکتفا کردن به شعار و بنر و گرامیداشت و سربرگ‌های اداری. اقدام و عمل همان کاری است که یوسف در هفت سال اول قبل از خشکسالی انجام داد و همان است که باید از گذشته‌های دور انجام می‌دادیم که ندادیم. همان است که باید فراتر از دستورات کاغذی و گزارشهای تکراری به آنها پرداخت. باید مردم در سفره خود تلاش دولت و مسئولین را ببینند نه آن گونه که قرار بود چرخش چرخ زندگی خود را می‌دیدند. اقدام و عمل یعنی دل بستن به سراب ممنوع. چشم دوختن به دست کج کدخدا ممنوع. دلخوشی به وعده‌های سرخرمن دشمن ممنوع. فرافکنی و حاشیه‌سازی ممنوع. باندبازی و سیاسی‌بازی ممنوع. بازی با آمار و کلمات ممنوع. تنبلی ممنوع. صرف کردن وقت بیت‌المال در حزب‌بازیها و فتنه‌سازیها ممنوع. و در یک کلام اقتصاد مقاومتی یعنی برو کار می‌کن.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 19
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مهدیا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • کلام معصوم
  • بصیرت
  • سجاده نور
  • نماز عشق
  • حدیث دشت عشق
  • بهشت رضا
  • حرف حق
  • پیامبران
  • پاسخ رهبری به ۱۰ پرسش درباره اقتصاد مقاومتی
  • چگونه میتوانم گناهم را پاک کنم؟
  • هر كه در اين بزم مقربتر است، جام بلا بيشترش مي دهند
  • از کجا بدانیم خداوند، گناهان ما را بخشیده است؟
  • درددل
  • چگونه تحولی بزرگ در زندگی خود ایجاد کنیم؟
  • ۱۰ راهکار اصولی برای متحول کردن زندگی
  •  اگر ما در کربلا بودیم یاریش میدادیم ؟؟؟
  • چگونه از ياران امام زمان(عج) باشم؟
  • چگونه از ياران امام زمان(عج) باشم؟
  • امیر مومنان ""علیه السلام"ازمنظردکترشریعتی.

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس