کسی که واجبات را اول وقت انجام ندهد راه برایش باز نمیشود.
سوال کردیم مطالب شما را خیلی از افراد می خوانند اما توصیه شما برای کسی که می خواهد از ابتدای کار شروع کند چیست ، فرمودند : توصیه ما این است که این فرد همیشه با وضو باشد ، واجباتش را اول وقت انجام بدهد و روزی هم یک غسل توبه انجام بدهد ، همینها برایش کفایت می کند که راه برایش باز شود ، مثلا حداقل نمازش را اول وقت بخواند ، صبح و ظهر و شب اول وقت بخواند .
قال الامام الصادق ـ علیه السّلام ـ : قال الله تبارِکَ و تعالی ما تَحَبَّب الَیَّ عبدی باحبّ مِمّا افترضتُ علیه.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند : خداوند می فرماید هیچ بنده ای با چیزی بهتر از دوست داشتن و انجام فرائض و واجبات، با من اظهار دوستی نکرد.«الکافی، ج ۲، ص ۸۲
سوال کردیم تفکر هم داشته باشد ؟ فرمودند : تفکر خودش می آید دیگر ، انسان تا اول واجباتش را انجام ندهد اصلا راه برایش باز نمی شود ، راه ما را واجبات ما است که باز می کند حالا ما واجبات را انجام نمیدهیم بعد دنبال یک چیز دیگر می گردیم ، تا خدا به بندگی قبولمان نکند راه را برای ما باز نمی کند ، باید اول درما ببیند ، مثلا شما از یک مغازه ای که جنس نسیه می خواهی ببری وقتی می بیند حسابت درست است بعد می گوید از امروز هرچقدر خواستی بیا وببر ، سوال کردیم در مورد خمس چطور ، آیا اول باید مالشان را پاک کنند ، فرمودند : انسان وقتی بخواهد نماز اول وقت بخواند اول باید لقمه حلال بخورد دیگر ، بالاخره باید سال داشته باشند و به هر حال هر کسی بخواهد در این راه حرکت کند باید رعایت کند دیگر ، لقمه ای که در خانه اش می خورد را صاف کند درست کند ، گفتیم اگر اینکار را نکند چطور ، فرمودند : جواب نمیدهد دیگر و تبدیل به عادت می شود ، هر چیزی یک ظاهری دارد و یک باطنی لذا انسانها که واجبات را انجام می دهند و لقمه حلال می خورند چون می خواهند وارد باطنشان شوند لذا باطن چیز کثیف را قبول نمی کند ، الان شما حساب کن انسانهایی که حرام می خورند یا حرام انجام می دهند اینها که اصلا رد هستند اما انسانهایی که در حلال هستند اینها در امتحان هستند ، گفتیم کسانی که در حرام هستند بطور کلی رد هستند ؟ فرمودند : آنها هیچ ما با آنها کاری نداریم ، آنهایی که در خط نیستند با آنها حرفی نداریم ، اما ماها که ادعای موئمن بودن می کنیم و نماز می خوانیم روی حرف قرآن با ما است که آیا ما صدای قرآن را می شنویم آیا حرفهای قرآن را با چشم قلب می توانیم بشنویم که چی می گوید آیا فهم قرآن در فهم ما و عقل قرآن در عقل ما می افتد اصلا اثر قرآن در ما می افتد ، گفتیم آیا اینها مسایل مشکل و بالایی نیست ، فرمودند : خیر هیچی نیست ، ما انسانیم ، خب ما روی خودمان کار نکردیم اصلا هرکاری برای ما پیش و پا افتاده است ، اصلا بندگی پیش و پا افتاده است ما از خط خارجیم ، شما تا وقتی حرفهای ما را نفهمیدی به نوشته در نمی آوری و لذا ما باید حرف و منظور نماز و قرآن را بفهمیم و وقتی تو منظور چیزی را فهمیدی آنجاست که آن را خریداری ، گفتیم حق انسانیت ما چیست ، فرمودند : اصلا آن را که خدا می بیند را قرار است که ما هم ببینیم اما اگر سنخیت با خدا پیدا کنیم ، الان چون سنخیتمان با حیوان است لذا هر چه را حیوان می بیند ما هم می بینیم ، وقتی سنخیت با امام پیدا کردیم هرچه امام ببیند ما هم می بینیم و وقتی سنخید با خدا پیدا کردیم هر چه را خدا می بینید ما هم می بینیم ، بستگی دارد چقدر روی قلوبمان کار کرده و اصلاح کرده باشیم و از گناه خارجش کنیم ، استعداد انسان تا جایی است که صفات خدا را می گیرد صفاتی که برای خدا آمده انسان از اینها استفاده کند نه از صفات حیوانی ، ما الان از صفات حیوانی استفاده می کنیم یعنی از صفات جسمی استفاده می کنیم لذا یک صفات روحانی هم در وجود ما هست ، ما الان دوتا آدم هستیم ، یک آدم جسمانی هستیم که اگر با آن واجباتمان را انجام بدهیم این صفات حیوانی تعطیل می شود و تبدیل می شود به صفات روحانی و الهی ، گفتیم الان که چشم و گوش قلب ما بسته و حقیقت و ملکوت عالم را نمی بینیم علتش چیست ، فرمودند : چشم و گوش ما بسته نیست بلکه گناه جلوی آن را گرفته است مثلا مثل کسی که قادر بر صحبت کردن نیست و می گویند لال است ، لذا ما هم چون یک لغزشی را گرفته ایم روی قلب ما گرفته شده غبار گرفته و اگر پاک شود می توانیم ببینیم ، لذا انسان باید خودش را بشناسد ، اخلاقش را بشناسد فکرش را بشناسد یعنی آن اراده ای را که خدا داده ما باید از آن اراده استفاده کنیم لذا ما از آن اراده استفاده نکرده ایم که وجدان مان بیدار شود ، وقتی وجدان بیدار شود قلب را زنده می کند و وقتی قلب زنده شود الهامات دارد و لذا او جنیست خودش و همه مردم را می تواند بشناسد .ایه الله حسن زاده آملی