مهدیا

  • خانه 
  • حضور در جمع غافلین علت یاس از رحمت خدا 
  • تماس  
  • ورود 

جسمت باید در اختیار تو باشد نه تو در اختیار جسمت.

10 تیر 1395 توسط خدايار

باید کاری کنیم که اعضای بدنمان، یعنی آنهایی که از بیرون دریافت دارند و می گیرند، متوجه باشند که در اختیار ما باشند، بی اختیار نگیرند، یعنی چشمت در اختیار تو باشد نه اینکه تو در اختیار چشمت باشی، گفتیم پس چشم نباید ببیند؟ فرمودند: دیدن و ندیدن مهم نیست، مهم این است که روی قلبت تاثیر نگذارد این شرط است، شما اگر مقام انسانیت و مقام آدمیت را داشته باشید دنیا تاثیری روی شما نمی گذارد، مثلا الان یک نفر اینجا مریض باشد، زیبا ترین دختر را برایش بیاور، نمی خواهد اما داروی تلخ بیاور، آن را می طلبد، همه اینها باعث شده خودمان و مریضیمان را فراموش کنیم، اینها شده اند مثل مُسَکِن، باید از خدا بخواهی که به تو عنایت بشود، کار را نباید سخت بگیری که آن را نبینم آن را نخورم و… البته مراقبت و مواظبت باید داشته باشی اما از خدا کمک بخواهی تاخودش کار را درست کند، باید واگذار کنی به او، به خدا بگویی که من خودم نمی توانم، حریف خودم نمی شوم تو دست من را بگیر، شما وقتی خودت کار را دست می گیری که مثلا نگاهت را کنترل کنی بالاخره فراموش می کنی و نگاه می کنی بعد می بینی حالت بد است، فراموش می کنی نگاه هایی را که کرده ای، کار باید از داخل درست بشود، الان در عرفانهای ما می خواهند کار را از بیرون اصلاح کنند، و این هم نمی شود، باید عنایت باطنی باشد، وجودت باید به یک وجود بی نهایت وصل بشود، تا آزاد بشوی، شما تا وقتی که وجودت ضعیف است و کم داری حتما گرفتار هستی، تنها با یک نگاه کردن به یک خانم، همه تصویرش در ذهنت می آید، همان یک نگاه اول کافی است دیگر نیاز به نگاه دوم نداری، بعد خودت را گول می زنی که نگاه نکنم، چون همه تصویرش وارد شده است، باید قلبت قبول نکند، یک کلمه از نماز اگر وارد قلبت بشود آزاد می شوی، یک کلمه هم حرام وارد قلبت بشود کارت را خراب می کند و همه بساطت را به هم می ریزد.

نباید خودت را اذیت کنی، باید مراقبت داشته باشی، توقع بی جا هم از خودت نداشته باشی، خودت را ببخشی، دیگران را ببخشی، تا خدا هم ببخشد، اگر سخت بگیری که چرا من نرسیدم چرا من زمین خوردم و فلان و فلان، کار درست نمی شود، بگو خدایا ما می خواهیم بندگی کنیم هر طور رضایت تو هست ما را موفق کن، اگر راضی هستی در جهنم باشم چشم و اگر راضی هستی در بهشت باشم باز هم چشم، یعنی هر چه که در سر راهت می گذارد به نفعت است که می گذارد، باید حواست جمع باشد، چه سختی و چه راحتی، می خواهد اصلاحت کند، مثلا انسان مریض می شود فکر می کند که مریضی بد است، غافل است که اگر مریض نمی شد در محل گناه قرار می گرفت گناه می کرد، آن طرفش را نمی بیند.

شب آخر ، که قرار بود امام حسین (ع) فردایش شهید شوند به یاران فرمودند آزاد هستید بروید، بحث لفظ که نیست بلکه بحث اتصال وجودی است، یک سری از چادر حضرت رفتند و یک سری هم که در لشکر شمر بودند اما به وجود امام حسین (ع) وصل بودند در آخرین لحظه برگشتند و آمدند، چون وجودشان با وجود اهل بیت (ع) ارتباط داشت.

وقتی دست به کسی می دهید و با یکی هستید، ایمان داشته باشید و همانجا بایستید، بالاخره کار درست می شود، تا خدا تشخیص بدهد کارت را، ما نمی توانیم تشخیص بدهیم، بحث، بحث عنایت است، بحث وجود است، به نماز و طاعت و روزه و اینها که نیست، شما بیست و چهار ساعت دعا بخوان، یا در مکه باش، این کار را بکن آن کار را بکن اما وقتی مقام آن را نداری چه فایده ای دارد، هر شب نماز شب بخوان خب همان که هست همان است، هیچ تغییر وجودی در وجودش اتفاق نمی افتد، پرسیدیم کلید کار چیست؟ فرمودند: از آن طرف باید عنایت بشود، ما اگر محبت اهل بیت (ع) را نداشته باشیم شبی هم هزار رکعت نماز بخوانیم چه فایده ای دارد، خب وقتی انسان نماز می خواند باید محبت خدا را در وجود خودش بیشتر ببیند، وقتی با این نماز ها وجودت به خدا نزدیک نمی شود خب چه فایده ای دارد، باید ببینی کجای کارت خراب است خودت را اصلاح کنی، این است که می گوید اگر هزار بار توبه شکستی باز آی، خودت خودت را امتحان کن، نگذار دیگران امتحانت کنند، خودت چشم خودت را امتحان کن، خودت گوش خودت را امتحان کن، نگذار پرونده ات برود به آن دنیا آنجا امتحانت کنند، حداقل انسان به بدی خودش پیش خودش اقرار داشته باشد، مثلا یکی را به دادگاه می برند، به تمام گناهان خودش اقرار می کند لذا مثلا می گویند از سر تقصیراتت گذشتیم، اما اگر بیایی بگویی من این کار را نکردم آن کار را کردم و… مسئله را بپیچانی، می گویند سه ماه زندان باش تا دوباه به پرنده ات رسیدگی شود.

در این راه باید دعا کنی که خداوند عنایتش را بر ندارد که اگر بردارد بدبخت و بیچاره می شوی، دیگر هیچ چیزی جوابت نمی دهد، لذا هر لحظه باید از خدا کمک بگیریم، گفتیم یعنی انسان باید خودش را با فهمیدن دلیل خلقتش فدا کند؟ فرمودند خداوند در این است که شما در انتظار خدا باشید، او بیاید پیدایت کند، مثلا حضرت اسماعیل می خواست خود را فدا کند، خدا گفت که نه من باید خودم انتخاب کنم و امام حسین (ع) را انتخاب کرد. #چاره_کار
و در آن لحظات آخر که امام حسین (ع) خنده کردند، آنجا خداوند حالیشان کرد که همه این صبر و طاقتی که بچه ات را کشتند و زن ها را اسیر کردند، مَنِ خدا صبر و طاقت کردم نه تو، آدم آخرین لحظه این ها را می فهمد، مثلا اگر تو خوبی، خدا خوب بوده نه تو، او از طریق تو خوبی را ظهور داده.

از ایشان در مورد کار فرهنگی در اینترنت سوال کردیم ؟ فرمودند: باید تا جایی که می توانید بروید، ما اینجا آمده ایم برای پیام رسانی، برای کمک، تا به هر نحوی آنها را برگردانیم، و اما اینکه گفتیم در این راه خاص، به کسی کاری نداشته باشید منظور شما هستید که در خط هستید مباحث وجودی را برای کسی که وجود ندارد نباید تعریف کنید، کسی که گمراه است گمراه تر می شود، برای کسی باید گفته شود که در خط است و اطاعت می کند.
بعضی افراد اصرار می کنند که ما ذکر یا چهله می خواهیم در صورتی که نیاز ندارند چون در حقیقت نمی خواهند چون هیچ تغییری در آنها ایجاد نمی شود انگار که یک چیزی را حرام کرده باشی، طرف باید تشنه باشد، مثلا اگر شما در زندگی سال خمسی ندارید، انفاق ندارید، گذشت ندارید، بزرگواری ندارید، خب پس چه تشنگی در وجود شما هست، انسان وقتی تشنه است که اینها را رعایت کند، بالاخره یک سری گذشت باید داشته باشد، همیشه دیگران را مقصر نکند، خودش را مقصر کند، مثلا اگر با کسی دعوایت شد و او تو را زد، یعنی تو مقصر بودی که شل آمدی، و اگر هم تو زور گفتی و او را زدی، اینجا دوطرفه مقصر هستی، اگر تو را زد که از بی عقلی خودت بوده، و اگر هم او را زدی باز از بی عقلی خودت بوده و در هر صورت تو مقصری.

همه کسانی که در این راه به حرکت می افتند همه خوبند منتها برای ما توقف پیش می آید، بخواهی یا نخواهی به سوی مرگ در حرکت هستیم، به سوی ترک جسم در حرکت هستیم، حالا هر کس ایمان بیاورد راحت تر است، و هر کس ایمان نیاورد به زور و به سختی جان می کند، سوال کردیم این اعمالی که انجام می دهیم چه وقت اثرش را می گذارد؟ فرمودند: دنیا، محبت بچه، همسرت، خودت، جسمت، پدر و مادر و…. همه اینها سنگینی دنیاست، مثل اینکه انسان زیر خاک باشد، صد متر خاک رویش باشد، با یک مقدار پس زدن این خاک تمام نمی شود، باید آنقدر اینهارا با این اعمال کنار بزنی تا اینکه بالاخره قلبت باز بشود، گفتیم که پس با این گناهانی که پیش می آید باید همیشه توبه کنیم: فرمودند اینها گناه نیستند، گناه این است که امیدت از خدا قطع بشود، این هایی که می گوییم گناه، اینها بروزات خرابی باطن ما است، همیشه یادمان باشد خدا بزرگ تر است، می بخشد، گناه یعنی نا امیدی، و در این راه هم باید تمام سعی خود را بکنیم.

انسان باید به جایی برسد که قبل از وقوع واقعه، واقعه به او الهام بشود، که روی حرف دیگران حساب نکنید، مثلا الان یک نفر می گوید برویم مشهد، باید آنچنان عنایت به تو شده باشد که تو همین الان خودت را با او در مشهد ببینی، لذا اگر دیدی می فهمی که رفتنی هستی و اگر ندیدی می فهمی که این سفر جور نمی شود، مثلا یک نفر می گوید با ماشین برویم به جایی، حالا شما هرچه نگاه می کنی می بینی که با او به جایی نمی روی، و با اینکه می دانی نخواهی رفت می گویی خیلی خوب می رویم، او خودش یک اتفاقی پیش پایش می افتد که منصرف می شود، او آدم خوبی است اما حرفش حرف نیست، چون نمی گوید اگر خدا بخواهد و از خدا کمک نمی گیرد سفرش جور نمی شود، گفتیم که بعضی ها عادت کرده اند به گفتن ان شاالله: فرمودند: اینطوری خیر، مثلا از یکی می پرسید که احوالت چطور است، می گوید الحمد لله، حالا باید ببینی آیا او در مقام الحمد لله است آیا در مقام شاکریت است و آیا وجودش در مقام الحمد لله است یا خیر.

آیه الله حسن زاده آملی

 نظر دهید »

چه باید کرد؟

10 تیر 1395 توسط خدايار


سوال کردند ما باید چه کارکنیم؟ فرمودند: اول باید تفکر داشته باشید، دوم باید الگو سازی کنید یعنی سیره معصومین (ع) را مطالعه کنید، حالاتشان و رفتارشان، بر حرکاتتان کنترل داشته باشید، اگر کاری می کنید، برای رضای خدا بکنید تا وجودتان زنده بشود، ما باید کاری کنیم که سبک بار و سبک حال بشویم، وجود ما سنگین است، باید زحمت بکشیم، به یک سال و دوسال که راه باز نمی شود، یک وقت هست که شش یا هفت سال طول می کشد، بعد به آن چیزی که دلت می خواست برسی می بینی به یک مرحله بالاتر باید بروی، این که تو در نظر داری نبوده، چون ما کوتاه نظر هستیم، مثل انسانها که در دنیا مال جمع می کنند باز می بینی بیشتر و بیشتر می خواهند، مثلا دختر در بچگی به عروسک راضی است، بزرگ که می شود دیگر آن را نمی خواهد، انسان همیشه در حرکت است. #چاره_کار
باید سعی کنیم که خدا را از خودمان راضی کنیم، تا خدا رابطه ما را با بنده ها درست کند، اینکه ما با دیگر بنده ها مشکل داریم، خب بنده، یکی اش هم خود ما هستیم، ما با خودمان مشکل داریم، بعد با شوهرمان، بعد با پدر مادرمان، بعد با بچه مان، با همه چیز مشکل داریم، اما رابطه را با خدا که حل کنیم، خدا رابطه مان را با دیگران حل می کند، وقتی یک نفر در خانواده خوب بشود و عاقل بشود، کم کم این عقل سرایت می کند، بقیه هم در کنار او خوب می شوند، مثل خورشیدی که می تابد همه را می گیرد به خوب و بد کار ندارد، سوال کردند که فرزند خردسالم شیطنت بیش از اندازه ای دارد درس را هم نمی فهمد، فرمودند: خب این شیطنت باید باشد کودک را خیالش به بازی می گیرد،برای اینکه کمی آرامتر بشود، یک قرآن کوچک به بازوی راستش ببندید و کمی هم تربت سید الشهداء (ع) را در آب حل کنید بدهید.

آیه الله حسن زاده آملی

 نظر دهید »

کسی که واجبات را اول وقت انجام ندهد راه برایش باز نمیشود.

10 تیر 1395 توسط خدايار

سوال کردیم مطالب شما را خیلی از افراد می خوانند اما توصیه شما برای کسی که می خواهد از ابتدای کار شروع کند چیست ، فرمودند : توصیه ما این است که این فرد همیشه با وضو باشد ، واجباتش را اول وقت انجام بدهد و روزی هم یک غسل توبه انجام بدهد ، همینها برایش کفایت می کند که راه برایش باز شود ، مثلا حداقل نمازش را اول وقت بخواند ، صبح و ظهر و شب اول وقت بخواند .
قال الامام الصادق ـ علیه السّلام ـ : قال الله تبارِکَ و تعالی ما تَحَبَّب الَیَّ عبدی باحبّ مِمّا افترضتُ علیه.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند : خداوند می فرماید هیچ بنده ای با چیزی بهتر از دوست داشتن و انجام فرائض و واجبات، با من اظهار دوستی نکرد.«الکافی، ج ۲، ص ۸۲
سوال کردیم تفکر هم داشته باشد ؟ فرمودند : تفکر خودش می آید دیگر ، انسان تا اول واجباتش را انجام ندهد اصلا راه برایش باز نمی شود ، راه ما را واجبات ما است که باز می کند حالا ما واجبات را انجام نمیدهیم بعد دنبال یک چیز دیگر می گردیم ، تا خدا به بندگی قبولمان نکند راه را برای ما باز نمی کند ، باید اول درما ببیند ، مثلا شما از یک مغازه ای که جنس نسیه می خواهی ببری وقتی می بیند حسابت درست است بعد می گوید از امروز هرچقدر خواستی بیا وببر ، سوال کردیم در مورد خمس چطور ، آیا اول باید مالشان را پاک کنند ، فرمودند : انسان وقتی بخواهد نماز اول وقت بخواند اول باید لقمه حلال بخورد دیگر ، بالاخره باید سال داشته باشند و به هر حال هر کسی بخواهد در این راه حرکت کند باید رعایت کند دیگر ، لقمه ای که در خانه اش می خورد را صاف کند درست کند ، گفتیم اگر اینکار را نکند چطور ، فرمودند : جواب نمیدهد دیگر و تبدیل به عادت می شود ، هر چیزی یک ظاهری دارد و یک باطنی لذا انسانها که واجبات را انجام می دهند و لقمه حلال می خورند چون می خواهند وارد باطنشان شوند لذا باطن چیز کثیف را قبول نمی کند ، الان شما حساب کن انسانهایی که حرام می خورند یا حرام انجام می دهند اینها که اصلا رد هستند اما انسانهایی که در حلال هستند اینها در امتحان هستند ، گفتیم کسانی که در حرام هستند بطور کلی رد هستند ؟ فرمودند : آنها هیچ ما با آنها کاری نداریم ، آنهایی که در خط نیستند با آنها حرفی نداریم ، اما ماها که ادعای موئمن بودن می کنیم و نماز می خوانیم روی حرف قرآن با ما است که آیا ما صدای قرآن را می شنویم آیا حرفهای قرآن را با چشم قلب می توانیم بشنویم که چی می گوید آیا فهم قرآن در فهم ما و عقل قرآن در عقل ما می افتد اصلا اثر قرآن در ما می افتد ، گفتیم آیا اینها مسایل مشکل و بالایی نیست ، فرمودند : خیر هیچی نیست ، ما انسانیم ، خب ما روی خودمان کار نکردیم اصلا هرکاری برای ما پیش و پا افتاده است ، اصلا بندگی پیش و پا افتاده است ما از خط خارجیم ، شما تا وقتی حرفهای ما را نفهمیدی به نوشته در نمی آوری و لذا ما باید حرف و منظور نماز و قرآن را بفهمیم و وقتی تو منظور چیزی را فهمیدی آنجاست که آن را خریداری ، گفتیم حق انسانیت ما چیست ، فرمودند : اصلا آن را که خدا می بیند را قرار است که ما هم ببینیم اما اگر سنخیت با خدا پیدا کنیم ، الان چون سنخیتمان با حیوان است لذا هر چه را حیوان می بیند ما هم می بینیم ، وقتی سنخیت با امام پیدا کردیم هرچه امام ببیند ما هم می بینیم و وقتی سنخید با خدا پیدا کردیم هر چه را خدا می بینید ما هم می بینیم ، بستگی دارد چقدر روی قلوبمان کار کرده و اصلاح کرده باشیم و از گناه خارجش کنیم ، استعداد انسان تا جایی است که صفات خدا را می گیرد صفاتی که برای خدا آمده انسان از اینها استفاده کند نه از صفات حیوانی ، ما الان از صفات حیوانی استفاده می کنیم یعنی از صفات جسمی استفاده می کنیم لذا یک صفات روحانی هم در وجود ما هست ، ما الان دوتا آدم هستیم ، یک آدم جسمانی هستیم که اگر با آن واجباتمان را انجام بدهیم این صفات حیوانی تعطیل می شود و تبدیل می شود به صفات روحانی و الهی ، گفتیم الان که چشم و گوش قلب ما بسته و حقیقت و ملکوت عالم را نمی بینیم علتش چیست ، فرمودند : چشم و گوش ما بسته نیست بلکه گناه جلوی آن را گرفته است مثلا مثل کسی که قادر بر صحبت کردن نیست و می گویند لال است ، لذا ما هم چون یک لغزشی را گرفته ایم روی قلب ما گرفته شده غبار گرفته و اگر پاک شود می توانیم ببینیم ، لذا انسان باید خودش را بشناسد ، اخلاقش را بشناسد فکرش را بشناسد یعنی آن اراده ای را که خدا داده ما باید از آن اراده استفاده کنیم لذا ما از آن اراده استفاده نکرده ایم که وجدان مان بیدار شود ، وقتی وجدان بیدار شود قلب را زنده می کند و وقتی قلب زنده شود الهامات دارد و لذا او جنیست خودش و همه مردم را می تواند بشناسد .ایه الله حسن زاده آملی

 نظر دهید »

فکر انسان را جهنمی می کند

10 تیر 1395 توسط خدايار

فکر انسان را جهنمی می کند ، خداوند فکر را به ما داد که کمک کار تفکر باشد زیر نظر تفکر باشد ، فکر نداده که تفکر ما بیاید زیر نظر فکر ما ، تفکر به خدا می رساند و فکر به دنیا ، تفکر است که لعاب شیطان را در وجود انسان از بین می برد ، یعنی لهو و لعب وجود انسانی را تفکر است که اصلاح می کند ، مثلا لعاب مثل کف امواج است و موج از دریا است لذا این لعاب ها را باید دریا ببلعد .
سؤال کردیم در تفکر باید به چه چیزی ملتفت بشویم تا تفکر صورت بگیرد آیا باید گوشه ای بنشینم با چشم بسته تفکر کنیم ؟ فرمودند : خیر مثلا هر کسی هر کاری کرد اگر مقصر بود او را ببخش اگر خودت مقصر بودی خودت را هم ببخش تا فکر آن عمل تو را رها کند ، تفکر از کودک درون انسان بر می خیزد ، فکر از جهل انسان بر می خیزد ، انسان تا اول جاهل نشود عاقل نمی شود ، لذا باید اول جاهلیتت را مشخص کنی که تو آدم جاهلی هستی تا خدا به تو اجازه تفکر بدهد .
478/1- در مورد این قسمت از آیه : ْ إِن زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِیَاءُ لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُاْ المَْوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِینَ (6) وَ لَا یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدَا بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ وَ اللَّهُ عَلِیمُ بِالظَّالِمِینَ(7جمعه) این که قرآن می گوید اگر راست می گویید دوست خدا هستید آرزوی مرگ کنید یعنی چه ، فرمودند : قرآن می خواهد به انسان بگوید که اگر تو دنیا را قبله قرار دادی مرده ای اگر ریاست در تو اثر کرده تو مرده ای ، آدم زنده مسئولیت قبول نمی کند ، تو اگر مسئولیت را قبول کرده ای مرده ای ، چرا به مرده بودن خودت گواهی نمی دهی چرا رها نمی کنی از می گویی که نمرده ای ، چرا مقام و مال را رها نمی کنی اگر نمرده ای ، پس تو که اینها را دوست داری مرده ای ، چرا مردگیت را قبول نمی کنی ، لذا اینکه قرآن گفته که اگر راست می گویید مرگ را قبول کنید ، خب آرزوی چه مرگی ، مگر انسان می میرد ،قرآن می گوید مردگیت را قبول کن ، آدم وقتی می میرد زنده می شود ، می گوید تو اگر واقعا ادعای دوستی خدا را می کنی موت قبل از موت داشته باش یعنی بمیر ، در معنی کردن قرآن مرگ را با زندگی اشتباه گرفته اند ، انگار مرگ در قبرستان است ، خب ما همین الان همه مان مرده ایم ، الان در قبرستانیم دیگر ، گفتیم یعنی ما فکر می کنیم که زنده هستیم ؟ فرمودند : خیر فکرنمی کنیم بلکه این فکر ما است که زنده است ، مثلا ما الان در ماشین هستیم اما فکرمان در خانه است ، چرا فکر ما با ما همراه نیست ، چون مرده ایم ، یعنی زندگی ما ارزش فکری دارد ارزش شیطانی دارد ، مثل شیطان فکر می کنیم که خیلی زرنگیم، می خواهیم کلاه این و آن را برداریم ، ما در زندگی شیطانی و حیوانی هستیم لذا باید از شیطانی و حیوانی تمنای مرگ کنیم تا در انسانیت زنده بشویم اما ما دروغ می گوییم به این شیطانیت و حیوانیت راضی هستیم ، و لذا بدن ما ، ما نیست ، حقیقت درون ما یعنی آن وجودی که می خواهد کاری را انجام بدهد انسان او است ، این که تو می بینی این دیدن حیوانی است ، دیدن انسانی با این چشمان میسر نمی شود ، با دهان و طعام نمی شود ، در زندگی انسانی طور انسان عوض می شود یعنی این قالب تبدیل به وجود می شود تبدیل به نور می شود ، تبدیل به فهم بهشتی می شود ."آیه الله حسن زاده آملی”

 

 نظر دهید »

توصیه های معنوی و دستورالعمل برای تزكیه نفس آیت الله حسن زاده آملی(حفظه الله )

10 تیر 1395 توسط خدايار

آیت الله حسن زاده آملی(حفظه الله ):

ذكر شریف یا حى یا قیوم یا من لا اله الا انت موجب صفاى باطن و حیات دل است و در بسیار گفتن و مداومت آن فواید بسیار.

دین ناموس خداست،با گناه کردن به ناموس خدا تجاوز نکنید.

از دنیا چشم پوشیدن اگر چه هنر است،ولی از دنیا و آخرت ،هردو چشم پوشیدن خیلی هنر است.

ای مسافر ابدی،توشه باید فراخور سفر باشد.

دائماً طاهرباش و به حال خویش ناظر باش و عیوب دیگران را ساترباش، با همه مهربان باش و از همه گریزان باش ، یعنی باهمه باش و بی همه باش

از أمل چشم بپوش و در عمل بکوش .مرد جستجوی باش نه گفتگوی ، از دریا بخواه نه از جوی .از کلام چون فضول طعام دست بدار.سبکبار باش نه سبکسر و سبکسار.خروس در سحر به ذکر سبوحٌ قدوس در خروش است ، کم از خروس مباش.

عزیزان وقت نیست…دیر می شود!

با شب خلوت داشته باش که انس با عالم غیب و ملکوت به بار می آورد.

جامعه بی عرفان ، کالبد بی جان است.

یکی از فضیلت های نماز جماعت این است که چون هر انسانی یک صفت یا بیشتر از اوصاف و کمالات انسانی را دارد، به فرض اگر یک انسان کامل باشد تا چه اندازه واسطه نزول برکات خواهد بود،انسانها در نماز جماعت کأن یک انسان کامل و یا ظل(سایه)و مثال او را تشکیل می دهند که آن نماز واسطه نزول برکات خواهد بود.

الهی،آزمودم تا شکم دایر است، دل بایر است.

الهی،وای بر من اگر از من بترسند و از تو نترسم.

الهی، وای بر من اگر دلی از من برنجد!

الهی،از روی آفتاب و ماه و ستارگان شرمنده ام ، از انس و جان شرمنده ام ، حتی از روی شیطان شرمنده ام ، که همه در کار خود استوارند و این سست عهد، ناپایدار.

الهی، گرگ و پلنگ را رام توان کرد ، با نفس سرکش چه باید کرد؟

الهی ، در بسته نیست ، ما دست و پا شکسته ایم.

الهی،اگر ستار العیوب نبودی ، ما از رسوایی چه میکردیم؟

الهی،آفریدی رایگان،روزی دادی رایگان،بیامرز رایگان،تو خدایی نه بازرگان.

آقاى من ! در نزد اولیاء الله مجرب است كه اكثار ذكر شریف یا حى یا قیوم یا من لا اله الا انت موجب حیات عقل است .

وقتى با خدایت خلوت كن كه بدن استراحت كرده باشد و از خستگى به در آمده باشد و در حال امتلاء و اشتهاء نباشد، در آن حال با كمال حضور و مراقبت و ادب مع الله ، خداوند سبحان را بدان ذكر شریف مى خوانى ، عدد ندارد، اختیار مدت با خود جنابعالى است ، مثلا در حدود بیست دقیقه یا بیشتر و بهتر این كه كمتر از یك اربعین نباشد، بیشترش چه بهتر.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • ...
  • 14
  • ...
  • 15
  • 16
  • 17
  • ...
  • 18
  • 19
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مهدیا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • کلام معصوم
  • بصیرت
  • سجاده نور
  • نماز عشق
  • حدیث دشت عشق
  • بهشت رضا
  • حرف حق
  • پیامبران
  • پاسخ رهبری به ۱۰ پرسش درباره اقتصاد مقاومتی
  • چگونه میتوانم گناهم را پاک کنم؟
  • هر كه در اين بزم مقربتر است، جام بلا بيشترش مي دهند
  • از کجا بدانیم خداوند، گناهان ما را بخشیده است؟
  • درددل
  • چگونه تحولی بزرگ در زندگی خود ایجاد کنیم؟
  • ۱۰ راهکار اصولی برای متحول کردن زندگی
  •  اگر ما در کربلا بودیم یاریش میدادیم ؟؟؟
  • چگونه از ياران امام زمان(عج) باشم؟
  • چگونه از ياران امام زمان(عج) باشم؟
  • امیر مومنان ""علیه السلام"ازمنظردکترشریعتی.

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس